همسرم با صدای بلندی کفت : تا کی میخوای سرتو توی اون روزنامه فروکنی؟ میشه بیای و به
دختر جونت بگی غذاشو بخوره؟
روزنامه را به کناری انداختم و بسوی آنها رفتم.
تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود.
ظرفی پر از شیر برنج در مقابلش قرار داشت.
آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود.
گلویم رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم، چرا چند تا قاشق گنده نمی خوری؟
فقط بخاطر بابا عزیزم. آوا کمی نرمش نشان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و گفت:
باشه بابا، می خورم، نه فقط چند قاشق، همه شو می خوردم. ولی شما باید.... آوا مکث کرد.
بابا، اگر من تمام این شیر برنج رو بخورم، هرچی خواستم بهم میدی؟
دست کوچک دخترم رو که بطرف من دراز شده بود گرفتم و گفتم، قول میدم. بعد باهاش دست دادم و تعهد کردم.
تابناک - آي خرمشهر !
اي زلال جاري اروند
در رگ خونين خرمشهر
اي رها از بند
كركسان رفتند
كاكلي ها با زمي گردند
--------------
آي خرمشهر !
كاكلي هاي تو در راهند
خوشه هاي عشق در منقار
شرح هجران را
رو به سوي ساحل اروند مي آيند
------------
آي شهر عشق !
كاكلي هاي تو مي آيند و
مي آييم.
سنگ سنگ كوچه هايت را
برگ برگ نخل هاي ساحل اروند رودت را
با گلاب اشك مي شوييم.
----------
آي خرمشهر!
كاكلي هاي تو مي آيند و
مي آييم.
كيومرث صابري (گل آقا)
شاید این همان دریایی باشد که در قرآن به آن اشاره شده است
در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی رو میشه در سجیه دید، این شمالیترین شهر دانمارکیهاست ….. جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم میپیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی نمیشوند و بنابرین این راستا بوجود میاد
قبل از مغول ها چون گماشتگان سلطان سنجر سلجوقی بر طوایف غر فشارزیادی وارد آوردند ، کار به جایی ر سید که غزها شورش کردند و به خراسان و اطراف کرمان حمله کردند تا سلطان سنجر ، اسیر و امام محمد یحیی شهید گردید و وارثان غز در کرمان جور و ستم را از حد گذرانیدند .
(( در چنین موقعیتی مجدالدین کوهبنانی دفع مضرت غز را چاره ای ندید جز این که از امیر آنان که در آن وقت سرگردان ولایات بود ، یعنی ملک دینار غز دعوت کند تا او به کرمان بیاید و از خرابی باز دارد . بیست و دوم رمضان 581 هجری بود که سپاهیان ملک دینار از طریق دیه اریز به کوبنان رسید. ملک دینار هم از گرد بیابان سوزان کوبنان تشنه و خسته در آمد و مادر بچه ها را در نیشابور نهاده بود به مجرد ورود به کاخ سلجوقی او را به خطبه فرمود و در حکم خود در آورد .
ملک دینار پس از چندان سال که جای پای خود را مستحکم کرد ، اول کارش آن بود که اولاد مجاهد کوبنانی را – هرچند خودشان او را دعوت کرده بودند – ازمیان برداشت . آنگاه به نواحی گرمسیر پرداخت . سپس قصد قلعه ی منوجان کرد ، قلعه ی آن را به رسوایی تمام بگشاد و فتحی مشتمل و احراق و شکنجه و ارهاق دم اعادی روی نمود .
در همین لشگرکشی قلعه ی (( گور)) که امروز (( حور)) خوانده می شود به آتش کشید و چون مردم کرمان این بیچارگی ها را در نتیجه ی دعوت مجاهدالدین کوبنای از ملک دینار می دانستند همهی نفرین ها را متوجه ی کوبنان و خاندان مجاهد می کردند . و اتفاقاٌ شاعر خوش ذوق هم در همین احوال و هنگام سوختن قلعه و آبادی (( گور)) گفته است :
از آتش کوبنان ((گور)) می سوزد
آتش که گرفت خشک و تر می سوزد
{ امثال و حکم تاریخی، ص 13}
هر خشت و هر دیوار حرفی دارد با تو
رازی دارد از حوادث جهان و گذشت زمان
سائیدگی دیوار از باد است، از باران است، از گذشت زمان است،
و این زمین،
زمینی که با اطمینان زیر پایت خیس میکنی
اشارتی است در آئینۀ خشت به ناپایداری،
و خشت نمودار خاک است و سرنوشت،
و سرگذشت تبار ماست بر دیوار تا بماند به رسم
یادگار به نقش به شکل.
و ما نيز مشابه خشتيم بعد از سايش.
بیشتر اوقات زندگی روزمره ما به مراوده و گفتگو و تعامل با دیگران میگذرد. در منزل، محل کار، خیابان، تاکسی، مغازه، کلاس درس و … در این میان همیشه عدهای انگشت شمار از افراد در میان دیگران برتر بوده و نامشان زبانزد دیگران است. همچنین همیشه باعث جذب سایرین شده و در کل افرادی پرنفوذ و تاثیرگذار هستند. البته جذابیت شخصیتی با جذابیت زیبا بودن فرق دارد. جذابیت و گیرایی شخصیتی کاملا اکتسابی است و آگاهانه و یا ناآگاهانه کسب میشود. اینگونه افراد هیچ فرقی با دیگران ندارند؛ مثلا ستاره داشته و یا اینکه جادوگری بدانند بلکه به صورت دانسته و یا ناخودآگاه یک سری قوانین را همیشه رعایت مینمایند که همین قوانین عامل برتری و جذب دیگران و عامل نفوذ در اذهان است. ما نیز میتوانیم اینطور باشیم. در اینجا به بعضی از این عوامل اشارهای مختصر مینمایم :.
زیرآب، در خانه های قدیمی تا کمتر از صد سال پیش که لوله کشی آب تصفیه شده نبود معنی داشت . زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده که برای خالی کردن آب ، آن را باز می کردند . این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیرآب این بود که کسی درون حوض می رفت و زیرآب را باز می کرد تا لجن ته حوض از زیرآب به چاه برود و آب پاکیزه شود .
در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند. برای اینکه به او ضربه بزنند زیرآب حوض خانه اش را باز می کردند تا همه آب تمیزی را که در حوض دارد از دست بدهد .
صاحب خانه وقتی خبردار می شد خیلی ناراحت می شد چون بی آب می ماند .این فرد آزرده به دوستانش می گفت : « زیرآبم را زده اند. »
اوتیسم چیست؟
اوتیسم به عنوان یک عامل خطرناک در از دست دادن مهارت کودکان
اوتیسم یکی دیگر از بیماریهای شایع در عصر حاضر است که پزشکان از آن به عنوان مغز بزرگ نام میبرند.
متاسفانه در جوامع رو به رشد از جمله ایران کودکانی را در گوشه کنار میبینیم که بدلیل از دست دادن برخی مهارتهای اجتماعی در راستای برقراری ارتباط صحیح چه از لحاظ کلامیناتوان هستند
بله مشکل بزرگی که متاسفانه وجود دارد بیماری است با نام اوتیسم
همانا اوتیسم به عنوان یک عامل خطرناک در از دست دادن مهارت کودکان بوده به طوری که طبق پژوهشهای به عمل آمده در دانشگاه کالیفرنیا در موسسه ذهن مشخص شد رشد غیر عادی مغز در این گونه کودکان از همان اوایل بدو تولید رخ خواهد داد-در نوع اوتیسم کودکان نوپا مهارتهای زبانی و اجتماعی همراه بوده که در کودکان پسر بسیار شایع تر از کودکان دختر خواهد بود(۴ به ۱)
از آنجایی که هنوز مشکل اوتیسم به طور کامل شناخته و رفع نشده است طبق گفتههای آقای دکتر آمارال مدیر تحقیقاتی این پروژه یکسری زیر مجموعههای بیولوژیکی در مغز به وجود میآید که باعث میشود مغز سالم رو به زوال رود
اوتیسم : شامل یک طیف گسترده ای از تفاوتهای تکاملی است و ممکن است با یک مشکل خفیف ناتوانی معلولی همراه شده باشد و به مرور در برقراری اجتماعی و یکسری حساسیتها از جمله حساسیت به نور و صدا و مشکلاتی از این دست را همراه بوده باشد.
طبق آمار جهانی از بین ۱۱۰ کودکی که در دنیا متولد میشوند یک کودک به اوتیس دچار میشود
نتایج و دادها در موسسه ذهن بر اسای تصویر برداریهای رزونانس مغناطیسی یا به اصطلاح MRI و اندازه گیریهای دور سر گویای این مطلب است